خاطرات بچه ی سرمحله

تو کافر دل نمی بندی نقاب زلف و می ترسم .....که محرابم بگرداند خم ان دلستان ابرو !!!! جعفر سحابی

تبلیغات تبلیغات

اب الو

سلام جناب منصوری. ................. ادامه پست قبل در مورد حال و هوای انتخابات پارسال . ........................ اب الو یادت رفت ؟؟؟؟ ................... حاکم شهری یبوست شدید داشت و چون صبح ها از هر صنف ی به خدمتش می رسیدند از شدت ناراحتی حکم شلاق و زندان می داد . مرد رندی قرار بود به خدمت حاکم برسد برای گرفتن دستور کاری که براش نان و اب داشت . مرد رند شب یه کیسه الو به نوکر حاکم داد و یه چند تومنی مزد دست بهش گفت الو را اب کن و به حاکم بده شکم بی صاحبش کار
برچسب‌ها: انتخابات
در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

مطالب پیشنهادی

آخرین مطالب سایر وبلاگ ها

جستجو در وبلاگ ها